English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (234 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
dumb language U زبان بی زبانی
retrolingual U واقع در پشت زبان پس زبانی
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
to translate something [from/into a language] U برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
object U زبان برنامه پس از ترجمه
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
metalanguage U زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
original language U زبان اصلی
decompilation U به زبان اصلی
source language U زبان اصلی
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
languages U زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
language U زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
conversions U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion U لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib U چرب زبان زبان دار
assembling U روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
to pick up a language. <idiom> U زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن. [از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
self compiling compiler U کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
synthetic address U زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
thread U زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
threads U زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
passes U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passed U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
language lab U زبان
glossa U زبان
apt language U زبان ای پی تی
language U زبان
abuser U بد زبان
abusers U بد زبان
tongues U زبان
as one man U با یک زبان
two tongued U زبان
hound's tongue U سگ زبان
tongue U زبان
languages U زبان
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
c++ U زبان ++C
grss language U زبان جی پی اس اس
language U زبان
tongueless U بی زبان
tongue [language] U زبان
languages U زبان ها
apl language U زبان ای پی ال
rpg language U زبان ار پی جی
command language U زبان فرماندهی
dumb U زبان بسته
vernaculars U زبان مادری
dumber U زبان بسته
dumbest U زبان بسته
philologer U زبان شناس
philologically U زبان شناختی
glossitis U ورم زبان
glossal U مربوط به زبان
metalanguage U فوق زبان
artificial language U زبان مصنوعی
high dutch U زبان المانی
gramarey U دستور زبان
baluchi U زبان بلوچی
avestan U زبان اوستایی
gestural postural language U زبان اطواری
gift of the gab U روانی زبان
glib tongued U چرب زبان
glibness U طلاقت زبان
portuguese U زبان پرتقالی
vernacular U زبان بومی
technical language U زبان فنی
rap U زخم زبان
grammer U دستور زبان
vernacular U زبان مادری
glossology U زبان شناسی
graphic language U زبان نگارهای
tongue tie U لکنت زبان
technical language U زبان تخصصی
tongue tied U زبان بسته
pilots U زبان پایلوت
tonguelike U زبان مانند
assembly language U زبان همگذاری
basic language U زبان بیسیک
assembly language U زبان اسمبلی
glottology U زبان شناسی
body language U زبان بدن
assyrian U زبان اشوری
the persian language U زبان فارسی
raps U زخم زبان
Welsh U زبان ولز
pl/ U زبان پی ال وان
maternal language U زبان مادری
aryan U زبان اریایی
vernaculars U زبان بومی
philologist U زبان شناس
bengali U زبان بنگاله
the turkish language U زبان ترکی
portugese U زبان پرتغالی
pl. language U زبان پی ال وان
pilot U زبان پایلوت
gujarati U زبان گجراتی
mechanical language U زبان ماشینی
hibernian U ایرلندی زبان
piloted U زبان پایلوت
halophrastic language U زبان تک واژهای
objective language U زبان مقصود
parliamentary language U زبان مجلسی
language laboratories U آزمایشگاه زبان
language laboratory U آزمایشگاه زبان
official language U زبان رسمی
papillae of the tongue U ثالیل زبان
declarative language U زبان تشریحی
dialect U زبان محلی
dialect U ی در زبان استاندارد
charlatanism U زبان بازی
dialects U زبان محلی
dialects U ی در زبان استاندارد
parliamentary language U زبان مودبانه
delphiniums U گل زبان در قفا
neophasia U زبان من دراوردی
welch U زبان ولز
welcher U زبان ولز
welsher U زبان ولز
object language U زبان مقصود
object language U زبان مقصد
pascal language U زبان پاسکال
written language U زبان نوشتاری
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Vintage style
2Some of my translations are missing !
2Some of my translations are missing !
1tink and grow rich
1affixation
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com